سال هشتم، شماره چهارم، تابستان 1390، 137ـ165
مريم خوشدل روحانى*
چكيده
همواره، يكى از اصلىترين مسائل فلسفه و كلام بحث «پيدايش عالم» بوده است كه در ادوار مختلف تاريخى، انديشمندان مواجهه گوناگونى با آن داشتهاند.
علّامه دوانى به عنوان يكى از نمايندگان مكتب فلسفى شيراز (در قرنهاى نهم و دهم)، با اعتقاد به اصالت ماهيت و طرح نظريه «ذوق تأله»، به طرح حدوث دهرى عالم پرداخت كه نظريهاى خاص در باب آفرينش عالم است. تلقّى وى درباره حدوث دهرى تفاوت مهمّى با متكلّمان و فلاسفه دارد. از نظر وى، «عالم دهر» جهانى لايتغيّر و محيط بر عالم زمان است كه موجودات آن فاقد زمان، سيلان، و مقدار مىباشند. ملّاصدرا (نماينده برجسته مكتب اصفهان)، با اعتقاد به اصالت وجود و طرح حدوث تدريجى زمانى، به تلقّى جديدى در مورد حدوث عالم دست مىيابد. تفسير وى از حدوث ذاتى نيز با توجه به نظريه فقر وجودى «امكان فقرى»، متفاوت با نظر ساير فلاسفه است. حاج ملّاهادى سبزوارى (فيلسوف مكتب خراسان)، با رويكردى كاملاً عرفانى، نظريه حدوث اسمى را مطرح نموده است. اين مقاله نقش اصالت وجود يا ماهيت را در شكلگيرى نظريه «حدوث» نزد حكماى يادشده بررسى مىكند.
كليدواژهها: حادث، حدوث عالم، حدوث زمانى، حدوث دهرى، حدوث ذاتى، حدوث اسمى، ماهيت، وجود، ملّاصدرا، جلالالدين دوانى، ملّاهادى سبزوارى.