اعتباريات

هدف علوم انسانى اسلامى از منظر علامه طباطبائى

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى پاييز 1395

سيدروح اله ميرنصيرى / كارشناس ارشد فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره          mirnasiri2031@gmail.com

ابوالفضل ساجدى / استاد گروه كلام مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره        sajedi@qabas.net

دريافت: 12/2/94               پذيرش: 29/11/94

چكيده

هدف هايى كه محققان براى پژوهش در علوم انسانى برمى گزينند، نقش بسزايى در چگونگى تدوين، انتخاب روش و تعيين نوع مسائل علوم انسانى دارند. هدف از تحقيق تا حدى به ماهيت موضوع از طرفى، و به انگيزه ها و ارزش هاى مورد قبول محقق از طرف ديگر، وابسته است. ديدگاه متفاوت محققان اسلامى درباره ماهيت موضوع و همچنين اتخاذ ارزش هاى اسلامى مورد قبول ايشان، علوم انسانى اسلامى را تا حدى متفاوت با علوم انسانى موجود به منصه ظهور مى رساند. علامه طباطبائى به عنوان يكى از بارزترين متفكران اسلامى، در برخى مسائل علوم انسانى نظريه پردازى كرده است. توجه به رويكرد ايشان و همچنين دقت در قراينى كه در «نظريه اعتباريات» ايشان وجود دارد، ما را به اين امر رهنمون مى كند كه علوم انسانى از منظر ايشان بر «علوم عملى» قابل تطبيق اند و در نتيجه هدف نهايى علوم انسانى، ارائه بايدها و نبايدهايى براى تحقق نظام آرمانى اسلامى است؛ نظامى كه در آن شرايط براى تكامل فرد و جامعه به طور مطلوب و طبق آموزه هاى ارزشى دين مبين اسلام فراهم است. پس از منظر ايشان، علاوه بر تبيين و تفسير، انتقاد و ارائه هنجارهاى مطلوب نيز به منظور ترسيم نظام آرمانى در زمره اهداف علوم انسانى قرار مى گيرند.

 

كليدواژه ها: هدف علوم انسانى، علوم عملى، اعتباريات، علامه طباطبائى.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
53
شماره صفحه: 
167

تفسيرى نو از اعتباريات علّامه طباطبائى با نگاهى تطبيقى به رساله اعتباريات و تفسير الميزان

سال هشتم، شماره اول، پاييز 1389، 25ـ54

احسان تركاشوند*

اكبر ميرسپاه**

 

چكيده

علّامه طباطبائى گاه بايد و نبايد را از امورى اعتبارى مى‏داند كه انسان آن را بين خود و فعلش جعل مى‏كند تا فعل ضرورت يابد. درباره معناى حسن و قبح هم ايشان دو نظر دارد: 1) حسن و قبح را امرى اعتبارى، و عبارت از ملايمت و منافرت با طبع انسان دانسته است، و از آنجا كه انسان‏ها در طبع با هم متفاوت‏اند، حسن و قبح را از امور نسبى شمرده است؛ 2) حسن و قبح را عبارت از ملايمت و منافرت فعل با غايت مطلوب دانسته است. معناى دوم علّامه از حسن و قبح ما را به اين نكته رهنمون مى‏سازد كه ايشان حسن و قبح را در اين معنا معقول ثانى فلسفى مى‏داند؛ اگرچه به آن تصريح نمى‏كند. مهم تفكيك اين دو معنا از يكديگر است، كارى كه هيچ‏كدام از شارحان علّامه به آن نپرداخته‏اند. نگارنده در اين مقاله كوشيده است با نگاهى تطبيقى به رساله اعتباريات و مباحث تفسير الميزان ديدگاه علّامه را واكاوى، و تفاوت نظريه او را از ديدگاه نسبى‏گرايان و شكّاكان آشكار كند.

 

كليدواژه‏ها: اعتباريات، حسن، قبح، بايد، نبايد، علّامه طباطبائى، الميزان.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
29
شماره صفحه: 
25
محتوای تغذیه